اشتیاق
نقش اشتیاق در موفقیت یک کسب و کار
زمان مطالعه : 4 دقیقه
در انتهای هر ترم استاد دانشگاه بازرگانی از دانشجویان خود سوالی می پرسد که اکثر آنها جواب کاملا اشتباهی می دهند.
سوالی که پروفسور واسرمن می پرسد این است :
“اشتیاق چقدر به عنوان عاملی کلیدی در کسب و کار اهمیت دارد ؟”
او می گوید : علاقه و اشتیاق چیز خوبی نیست.
اشتیاق، وقتی به عنوان عامل اصلی موفقیت در کسب و کار، درنظر گرفته شود، ما را از موفقیت محروم می کند
در ادامه مثالی تحت این عنوان بیان می کند که: اشتیاق می تواند برای شما خطرناک باشد.
اثر منفی اشتیاق در کسب و کار
به طور خاص پرفسور واسرمن عقیده دارد :
اشتیاق می تواند اشتباهات شما را به این سمت هدایت کند که آماده هستید یک شرکت جدید تاسیس کنید
در حالی که چندان آماده نیستید و یا باعث می شود شما فکر کنید ایده ی ارزشمندی دارید
در حالی که این ایده انقدرها فوق العاده نیست که خودتان فکر می کنید.
بسیاری از مردم در شروع پروژه ها اشتیاق را کلید اصلی در جهت تاسیس و بهره برداری شرکت ها می دانند،
بسیاری افراد مردم را به خرید و سرمایهگذاری در مواردی می کنند که هیچ توجیهی جز علاقه و اشتیاق برای شان وجود ندارد.
محققان و با تجربه گان اعتقاد دارند اشتیاق افراطی می تواند مضر باشد و نه تنها باعث اشتباهات در کسب و کار می شود
بلکه میتواند برای سرمایهگذاران به صورت غیرمنطقی جلوه کند و مانع از سرمایه گذاری آنان شود.
آمادگی عاملی مهم تر و کلیدی تر ازاشتیاق
نویسنده یک مطالعه در سال 2009 که در ژورنال به نام Frontiers of Entrepreneurship چاپ شده به طور خلاصه توضیح می دهد
که شور و اشتیاق و سرسپردگی بیش از اندازه نسبت به تجارت خودتان می تواند باعث علاقه ی کمتر سرمایه گذاران شود
در حالی که اگر هنگام ملاقات با سرمایه گذاران بیشتر آماده به نظر برسید (آمادگی شروع تجارت) آنها مشتاق به مشارکت خواهند شد.
در مطالعه دیگری که در Harvard Business Review توضیح داده شده آمده است که:
رفتار آرام خیلی قانع کننده تر از یک اشتیاق مهار شده است.
تاسیس یک شرکت به این دلیل که شما به این کار علاقه داشته اید می تواند کاملا غیرعملی باشد
همانطور که کارشناس تجارتهای کوچک، کارول روث، می گوید:
اشتیاق شما را فردیت گرا می کند و می تواند باعث شود تجارتی را شروع کنید که بازار به آن نیازی ندارد.
ارتباط بین اشتیاق و عملکرد موثر
اشتیاق غالبا در جهت و در ادامه ی تلاش و کوششی صورت می گیرد که فرد انجام می دهد.
در نهایت این توضیحات به این معنا نیست که شما نباید نسبت به دورنمای شرکت خود هیجان زده باشید
بلکه ارتباط بین علاقه و عملکرد موثر خیلی پیچیده تر از آن است که ما فکر می کنیم.
در مطالعه ای که در سال 2014 توسط ژورنال آکادمی مدیریت انجام شد مشخص شد که:
علاقه و اشتیاق از تلاشی سرچشمه می گیرد که موسس انجام می دهد تا پیشرفت مورد نظر حاصل شود.
رامیت سیث نویسنده کتاب پرفروش ((من به شما درس میدهم که ثروتمند باشید)) می گوید :
(( شما وقتی به چیزی علاقه پیدا می کنید که بدانید در آن زمینه خوب هستید))
به جای آنکه منتظر باشید تا خواسته هایتان جلوی شما جامه ی عمل بپوشند آن چه را علاقه دارید دنبال کنید
در آن مهارت کسب کنید و به این ترتیب در نهایت نسبت به آن اشتیاق پیدا خواهید کرد.
[/av_textblock]