داستان موفقیت رولکس

زمان مطالعه: 5 دقیقه

برند رولکس

برند رولکس

داستان موفقیت رولکس

مشخص بودن هدف نقطه‌ی شروع همه‌ی دستاوردها است. این مسئله در مورد رولکس که قدرتمندترین برند جهانی تولید ساعت است
نیز صدق می‌کند. رولکس به نسبت سایر برندهای قدرتمند جهانی، عملکرد درونی خود را مخفی نگه می‌دارد.
این کمپانی خود به تنهایی به قله رسیده است. مدیرعامل کمپانی اظهار کرده است که از اینکه در زیباترین ساختمان کمپانی بعد از کاخ باکینگهام فعالیت می‌کند بسیار خوشحال است.

داستان کمپانی و موسس آن هانس ویلسدورف کاملا در هم تنیده شده است.
رولکس بر پایه ی شور و اشتیاق یک مرد مجرد بنا شده است؛ کسی که کمپانی را به چنین موفقیتی رسانده است.
حتی پس از مرگ موسس آن، رولکس به مسیر خود ادامه می‌دهد و همچنان برند اول ساعت سازی در جهان است.
موفقیت کمپانی در گرو تداوم، اشتیاق و قدرت بازاریابی در کنار کار کمال‌گرایانه است. ساعت‌های رولکس در سرتاسر جهان متقاضیان پروپا قرص خودش را دارد.

آغاز کار کمپانی به داستان تولد موسسش باز می‌گردد؛ هانس ابرهارد ویلهلم ویلسدورف که در سال 1881 در آلمان متولد شد.
قرار بود که پس از پایان مدرسه به شغل آبا و اجدادیش یعنی ابزار فروشی مشغول شود.
وقتی او تنها 12 سال داشت والدینش یکی پس از دیگری فوت کردند.
پس از آن ویلسدورف و خواهر و برادرهایش مجبور شدند تحت پوشش بستگانشان زندگی کنند.
بستگان او ابزار فروشی را فروختند و هزینه‌ی عایدی را به ویلسدورف تراست اختصاص دادند.
در واقع ویلسدورف تراست پایه‌ی اصلی موسسه‌ی هانس ویلسدورف بود.

ویلسدورف

 پس از مرگ پدر و مادرش به مدرسه‌ای شبانه روزی در Coburg رفت.
بعد از پایان دوران مدرسه به زندگی در ژنو سوئیس علاقه‌مند شد و در آنجا در یک کمپانی توزیع مروارید مشغول به کار شد.
در آن دوره شیوه‌های مبادلات بین‌المللی و فنون صنعتی را آموخت. او پس از مدتی کمپانی را ترک کرد و به جمع صادرکنندگان ساعت در کمپانی Cuno Korten پیوست.
از آنجایی که هیچ سررشته‌‌ای در صنعت ساعت‌سازی نداشت، به‌عنوان مترجم در آنجا مشغول به کار شد.
همانجا بود که به فکر راه‌‌اندازی شرکت ساعت‌سازی خودش افتاد.
Cuno Korten لوازم مورد نیاز خود را از آلمان، فرانسه و سوئیس خریداری می‌کرد.
ویلسدورف از سه ساعت‌ساز خواست تا سه عدد ساعت جیبی برایش بسازند.
سه ساعت با کرنومترهای رصدخانه‌ی نوشاتل آزمایش شدند.
سپس به سرعت فروخته شدند که باعث خوشحالی رئیس کمپانی شد.

هانس در سال 1903 تصمیم گرفت که به لندن نقل مکان کند.
او مشغول به فعالیت در صنعت ساعت‌سازی انگلیسی شد و برای آغاز تجارتِ خودش شروع به برنامه‌ریزی کرد.
پس از ملاقات AlfredJames Davis با او شریک شد تا کمپانی را تاسیس کند.
ویلسدورف تجربه‌ی ساعت‌سازی داشت و James سرمایه.
ویلسدورف برای شهروند شدن در بریتانیا اقدامات لازم را انجام داد.
هر دو شریکِ کاری مکمل توانایی‌های یکدیگر بودند. در سال 1912 ساعت مچی تازه در بین مردم محبوب شده بود.
ویلسدورف و James تصمیم گرفتند که نام کمپانی را رولکس بگذارند.
آنها می‌خواستند اسمی که انتخاب می‌کنند در عین سادگی تلفظ ساده و در زبان‌های مختلف کاربرد داشته باشد.

رولکس توانست اولین جایزه‌ را بخاطر بهترین کرنومتر در جهان از آن خود کند.
از دهه‌ی هفتاد میلادی تا کنون رولکس همیشه سیر تکاملی داشته است؛ نه انقلابی.
رولکس همچنان تلاش می‌کند تا با بکارگیری تکنولوژی‌های جدید، ساعت‌های منحصر به ‌فرد بسازد.
اگرچه که عملکرد رولکس پنهان است، اما برخی معتقدند که این کمپانی تعداد 2000 ساعت در روز تولید می‌کند.
داستان رولکس نمونه‌ای منحصر به‌ فرد از کسب موفقیت با شانس و جرات است.