برندینگ مکان و فضا و هفت خطای کشنده در فرآیند آن

 

7 خطای کشنده در برندینگ مکان (قسمت اول)

برندسازی مکان

در این مقاله گفتیم که امروزه مکان ها شدیدا به دنبال شناخته شدن و جذب مخاطبند.
تکنیک برندینگ مکان پاسخ مناسبی به این مسئله است.
مراکز خرید شناخته شده، بیمارستان های معروف، مراکز تفریحی و رفاهی شناخته شده در کل کشور و شهرها و کشورهای توریستی
از تکنیک برندینگ مکان و فضا برای شناساندن خود و در نتیجه کسب درآمد بیشتر استفاده می کنند.

برای جذب بازدید کننده به برند مقصد نیاز است.
برای جذب سرمایه گذار بایستی برند سرمایه گذاری ایجاد کرد و برای فروختن محصولات تولید شده در یک شهر به برند کشور یا شهر تولید کننده نیاز است.

در این مقاله هفت خطای در برندینگ مکان را نام خواهیم برد:

خطای شماره 1 . کج فهمی درباره برند

بسیاری از پروژه های برندینگ مکانشروع بسیار ضعیفی دارند،
خصوصا به این خاطر که تیم پروژه در آموزش صحیح مفهوم برند شکست می خورد.

هویت برند همان چیزی است که مشاهده می کنیم: لوگو، شعار، و موضوعات بصری مربوط به برند. طرح در حوزه تاثیر مکان قرار دارد.

آن چیزی که واقعا اهمیت دارد هویت برند نیست بلکه تصویر برند است، که به معنی ادراک جامعه از مکان است.
متاسفانه تصویر برند تنها با ایجاد هویت برند شکل نمی گیرد.
موضوعات بصری و عناصر تبلیغاتی می توانند به تغییر تصویر برند مکان کمک کنند، هرچنه که تأثیر آن ها محدود است.

پیش از معرفی یک لوگو جدید، مسئولان بهتر است تفاوت های بین هویت برند و تصویر برند را به مردم یاد دهند و بدین ترتیب انتقادات را دفع کنند.

خطای شماره 2 . عدم موفقیت در انتقال اهداف به مخاطبان

به عنوان یک قانون کلی، در زمان شروع یک پروژه برندینگ مکان، اهداف بایستی مثل روز روشن باشند.
اگرچه معمولا این مسئله روی نمی دهد، و بنابراین مبهم بودن اهداف یک مشکل سیستماتیک می باشد.

مجریان برندینگ مکان اغلب در دستیابی به اهداف مربوط به این موضوع نا کارامدند.
به عنوان مثال برندی که بر پایه فرهنگ، ماهیت، سرگرمی ایجاد می شود ممکن است باعث ریزش سرمابه گذاران بالقوه شود.
چون تصمیم آن ها بر پایه کار سخت، اثربخشی، و صرفه جویی خواهد بود.
به همین ترتیب پیامه های جذب کننده توریست مشابه می تواند بر روی محصولات تولید شده در آن شهر سایه بی افکند.
به طور کلی تصویر جشن و سرگرمی با ادراک کیفیت و دقت تناقض دارد.

خطای شماره 3. شکست در فروش مشکل

ویلیام بریجز، مشاور معروف توسعه سازمانی، می گوید:
“زمانی که تغییر معرفی شد معمولا 90 درصد انرژی و زمان رهبران صرف فروش راه حل پیشنهادی می شود.”
اگرچه به دنبال راه حل مشکلاتی که نمی بینند یا نمی فهمند نیستند.
آن ها در ابتدا بایستی بفهمند که یک مشکل وجود دارد.

مکان های مختلفبه دلایل مختلف بر روی برند خود کار می کنند.
برخی بایستی به صورت گسترده به عموم ارائه شوند.
برخی بر روی مخاطبان درست تمرکز کنند و برخی بایستی تصویر خود را اصلاح کنند.

به عنوان یک قانون کلی پیش از شروع یک پروژه برندینگ مکان مسئولان بایستی صحت تقارن اطلاعاتی بین خود و مخاطبان را تائید کنند.
تیم پروژه می تواند به جدیدترین پژوهش ها، داده ها و نظرسنجی ها دسترسی داشته باشد. اما مخاطبان چیزی از این موارد نمی دانند.
تنها چیزهای را که در روزنامه می خوانند یا در تبلیغات می بینند را می دانند.
به این خاطر است که در ابتدا بایستی راه حل به فروش برسد و به این ترتیب راه حل مورد نظر می تواند به عنوان راه حل مطلوب به نظر برسد.

منبع: سایت place brand observer