برندسازی مکان و فضا و هفت خطای کشنده در فرآیند آن (قسمت دوم)

در بخش قبل 4 خطای کشنده در برندسازی مکان را ذکر کردیم. در ادامه سه خطای مهم دیگر در برندسازی مکان را ذکر خواهیم کرد.
(اگر به مقالات این حوزه علاقه دارید و به دنبال برندسازی مکان یا پروژه های ساختمانی خود هستید پیشنهاد می کنم حتما مقاله هنر برندینگ مکان در صنعت ساختمان را نیز بخوانید)

خطای شماره 5. چشم انداز و اقدامات متناقض

رالف والدو امرسون فیلسوف آمریکایی در جمله ای معروف گفت:
“آن چیزی که انجام می دهی آن قدر صدایش بلند است که نمی گذارد صدایت را بشنوم.
اجرای تحقیقات مهم است. تفکر تحلیلی قابل تحسین است.
و داشتن برنامه استراتژیک بسیار حیاتی است.
زمانی که هویت برند ایجاد شد برندینگ مکان شروع می شود.
به همین خاطر است که درخشانی فنی بر عملکرد برند تاثیر زیادی دارد.”

خطای شماره 6. غفلت از وجه مدیریت تغییر پروژه

در اصل همه پروژه های برند سازی مکان یک پروژه مدیریت تغییر هستند.
به این خاطر است که راه موفقیت شهرها، کشورها و مراکز خرید و پروژه های ساختمانی از فهم چگونگی تغییر دیدگاه ها و رفتارهای مردم می گذرد.

بر اساس مدل پنج مرحله ای تغییر آدکار (ADKAR)، اولین شرط تغییر آگاهی از نیاز به تغییر است.
همان طور که در بالا عنوان شد، پیش از راه اندازی یک پروژه برندینگ، مسئولانی موفق ترند که مشک را بفروشند و نه راه حل را.

پس از آن تمایل به تغییر مطرح می شود.

به منظور دستیابی به موفقیت، یک پروژه برندینگ مکان بایستی انگیزه های واقعی افراد را مورد توجه قرار دهد و ترس های آن ها را کاهش دهد.
مخاطبین واقعا چه می خواهند؟
پاسخ برای هر شهر متفاوت است.
با این حال، یافتن آن ماشه احساسی یک گام حیاتی است.

مورد بعد دانش چگونگی تغییر می باشد.

جامعه نیاز دارد که دائما و به طور شفاف تغذیه اطلاعاتی شود.
انتشار هفتگی پست بر روی وبسایت، ایجاد صفحه ویکی پدیا برای پروژه تاکتیک های کارآمدی برای آگاه نگه داشتن افراد هستند
(برای آگاهی از نحوه انجام این کار مقاله سه راه جذب بازدید از وبسایت را مطالعه بفرمایید)

توانایی تغییر چهارمین شرط است.

یک مکان ممکن است یک لوگو ابتدایی داشته باشد و یا یک کمپین موفق اجرا کند.
با این حال اگر به این وعده عمل نشود موفقیت موقتی خواهد بود.
والی اولینز افسانه ای در این رابطه می گوید:
“رفتار تقریبا همیشه بارزترین عنصر در برندهای خدماتی بوده است.
به همین خاطر است که پروژه های برندسازی ساختمانی موفق رفتارهای مطلوب را شناسایی می کنند و در ادامه منابعی برای توسعه فردی به افراد ارائه می کنند”

شرط نهایی ارائه تقویت است.

قوانین فیزیک می گویند هرچیزی به حال خود رها شود دچار زوال می شود.
به همین خاطر تقویت حیاتی است.
مکان های موفق اهداف واقع گرایانه، تعیین می کنند، موفقیت را اندازه گیری می کنند و از تقویت ها استفاده می کنند تا به صورت مستمر جهت خود را تنظیم کنند.

خطای شماره 7. نقص شفافیت در مالکیت

نهایتا این که بسیاری از اقدامات برندینگ مکان از سندرم نوزاد رها شده رنج می برند.
معمولا پروژه ها با اشتیاق فراوان شروع می شوند. برای حدود شش ماه تبدیل به تمرکز اصلی متخصصان ارتباطات بر روی مخاطبان می شود.
به این معنی که وقتی که هویت ایجاد شد، همه به کار روزانه خود بر می گردند و برند تازه تولد شده را به حال خود رها می کنند.
در غیاب یک مدیر اختصاصی، حساب های رسانه اجتماعی برند رها خواهند شد.عکس العمل ها به کمپین های تبلیغاتی نیز مورد توجه قرار نخواهند گرفت و برند صامت خواهد ماند

منبع: سایت Placebrandobserver