تبدیل مراکز خرید به برندهایی مطلوب: بازاریابی تجربه ای چگونه بازاریابی تبدیل به بازار سنتی است
زمان مطالعه : 3 دقیقه
در طول دهه اخیر، بازاریابان مراکز خرید راهکارهای اساسی خود را برای ایجاد آگاهی مصرف کنندگان در مورد
خرده فروشان و مارک های مراکز خرید با استفاده از کمپین تبلیغاتی مشترک و برنامه های بازاریابی سنتی به کار گرفته اند.
این رویکرد برای تأکید بیشتر بر درگیر ساختن جامعه با ارائه امکانات رفاهی از قبیل:
نقاطی برای نشستن
فضاهای بازی کودکان
اجاره کالسکه
تولید شاهکارهای تبلیغاتی نظیر:
- نمایش های مد
- موسیقی زنده
طراحی شده است.
به تازگی، با انعطاف پذیری رسانه های اجتماعی و نیازها و خواسته های همیشه متغیر مصرف کننده،
بازاریابان مراکز خرید باید مجددا استراتژی های سنتی را تنظیم و استراتژی های جدیدی که جالب توجه تر هستند کنند،
بر رویدادهای منحصربه فرد، و پشتیبانی مالی استراتژیک تمرکز کنند
که همه با هدف مشترک ارائه تجربه ای به خریداران که هرگز فراموش نکنند می باشد.
این طرح ترفیع برند، که ریشه در تاکتیک های بازاریابی تجربه ای دارد،
مراکز خرید را با این روند سازگار می کند و بر روی ایجاد روند جدید، که مشتریان را در سطح صمیمانه تر درگیر می کند،
کار می کند و عمدتا بر روی تجربه از لحظه ای که مشتری وارد مرکز خرید می شود کار می کند.
بیش از ظاهر شدن صرف
بازاریابی تجربه ای یک رابطه دو طرفه بین مصرف کننده و نام تجاری است.
مراکز خرید از ابتدای امر می دانند که درگیر ساختن مشتریان جذاب بیش از آنچه که نشان داده شوند طول می کشد.
در محیط رقابتی امروز، حیاتی است که بازاریابان به مشتریان یک تجربه ارزشمند ارائه دهند که از خرید اولیه خود فراتر می باشد.
ساختن “عشق به برند” فراتر از جذب بازدید کننده از مرکز خرید است.
این امر مستلزم یک تعهد واقعی برای ساخت خاطراتی است که نه تنها ارزشمند هستند،
بلکه هستند که توجه مصرف کنندگان را به خود جلب می کنند.
به نحوی که دوباره باز گردند.
به عنوان مثال “لولولمون” نمی خواهد که مشتریان به این خاطر که اندازه یا رنگ مورد نظرشان موجود نیست فروشگاه را ترک کنند.
در فروشگاه لولولمون به طور هماهنگ آیپدهایی در سراسر مغازه تعبیه شده است.
بنابراین یک دستیار فروش می تواند اندازه و رنگ ها جستجو و به طور مستقیم از وب سایت سفارش داده و آن را به خانه یا دفتر مشتری ارسال کند.
انتخاب مصرف کننده
خرده فروشان مصرف کنندگان را مجبور می کنند که از بین راحتی خرید آنلاین و تجربه واقعی برند در شرایط یک فروشگاه بزرگ یکی را انتخاب کنند.
چالش های اصلی پیش روی مراکز خرید شامل موارد زیر است:
پتانسیل برای اضافه بار اطلاعات، ساده سازی پیام ها و یادگیری نحوه اضافه کردن یک لایه دیگر از تجربه.
مصرف کنندگان در انتخاب برندهایی که می خرند و محیط های خرید که در آنها را خریداری می کنند، گزینشی تر عمل می کنند.
آنچه که بازاریابان به تازگی دریافته اند این است که مراکز خرید بر روی آن چه مد خواهد شد باز هستند، مدهای جدید پاییز، ویترین ها و مدهای غذا .
تیم های بازاریابی بیشتر و بیشتری صفحات اجتماعی خود را بررسی و از آنها برای جلب علاقه خریداران از طریق Instagram یا Pinterest استفاده می کنند.
حوزه دیگری برای جذب و حفظ توجه مشتری ایجاد محیطی است که
تجربه خرید را منحصر به فرد و سرگرم کننده می سازد. Trendsetting Urban Outfitters اخیرا رستوران های ایتالیایی Family Vetri را خریداری نموده است.
این خرده فروش پیتزا های خود را به عنوان میان وعده ارائه می دهد، که پاسخی به عطش مشتریان برای غذا و مد بوده است.
رابط مشتری
تعامل مشتری کلید ایجاد این برخورد شخصی است.
خرده فروشان بیشتری “خدمات مشتری” را از طریق ابزارهایی که باعث حس خوب مشتریان از خرید می شود، به ارمغان می آورند.
به عنوان مثال طراحان شخصی که سبک هایی را برای مشتریانی، مانند Club Trunk، که اخیرا توسط Nordstrom خریداری شده، انتخاب می کنند
خدمتی الهام گرفته از لوکس بودن را ایجاد کرده اند که احساس منحصر به فرد بودن را ارائه می دهد و در عین حال برای تمام بودجه های مصرفی مناسب است.
Restoration Hardware یک برنامه عضویت ارائه می دهد،
که در آن مشتریان هزینه 100 دلار برای دریافت تخفیف “اعضا” پرداخت می کنند
و به مشاوران طراحی شخصی دسترسی پیدا می کنند تا بتوانند کل خانه را تزئین کنند.
مراکز خرید نیز بر این مدل سرمایه گذاری کرده اند، و همچنان به خرید یک تجربه راحت تر و لذت بخش با مزایای VIP مانند:
پارکینگ
ایستگاه های شارژ برای الکترونیک
Wi-Fi رایگان
ذخیره سازی سبد خرید
تحویل همان روز می پردازند.
ادامه دارد
[kkstarratings]
[/av_textblock]